[نت پد ايراني]


           
Java (J)  JavaScript (JS)  Cookies (C)  Active X (AX)



Friday, June 17, 2005

٭




تحریم انتصابات فرمایشی تنها راه نجات ایران


ما با رای خود بر این جنایات مهر تایید نمی‌زنیم






........................................................................................

Sunday, June 12, 2005

٭

بيانيه‌ی کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران – پن‌لاگ درباره‌ی انتخاباب رياست جمهوری ايران


مردم ایران در آستانه‌ی گزینش دیگری ایستاده‌اند، گزینشی که با هیچ کدام از معیارهای انتخابات آزاد و دمکراتیک هم‌خوانی ندارد. نامزدهای این انتخابات همگی در طیف سیاسی و اندیشه‌ای حکومت اسلامی قرار دارند و توسط شورای نگهبان و رهبر حکومت تاييد شده اند. خرد و وجدان شهروند ایرانی برای گزینش آزاد سرنوشت خویش در این انتصابات به سخره گرفته شده است. بنابراین کانون وب‌لاگ نویسان ایران در انتخاباتی که:- آزادی بیان و نشر و اندیشه در آن جرم به شمار می‌آيد.- حقوق دمکراتیک شهروند ایرانی و وجدان و خردش پایمال می شود- از نامزدي نیروهای دگراندیش و بیرون از حکومت اسلامی جلوگیری می‌شود شرکت نمی‌کند و همگان و به‌ويژه وبلاگ‌نويسان را به شرکت نکردن در اين نمايش رسوا فرامی‌خواند.کانون وب‌لاگ نویسان ایران


توضيح: برای صدور اين بيانيه‌ اين سوآل از اعضای پن‌لاگ پرسيده شد:" آيا با انتشار بيانيه توسط پن‌لاگ در مورد نهمين انتخابات رياست جمهوری ايران و پيشنهاد شرکت نکردن در اين انتخابات موافقيد؟" 78 درصد پاسخ مثبت دادند و 22 درصد پاسخ منفی.



|


........................................................................................

Saturday, May 14, 2005

٭ در مملکت کوران یک چشم پادشاه است.
کاندیدهای انتخاباتی ریاست جمهوری ایزان



زیپتو ببند مردک .




ببین چه کارها کرده این سفید کاسه.مارو بگو در این فکر بودیم که چون خمینی جام زهر را نوشید بین ایران عراق صلح شد. نمیدانستیم کار این مردکه زیپکی بوده، تازه دوتا شهید هم داده. کاغذ کذائی جا نداشت والا فکر میکنم مدعی فرضیه نسبیت هم میشد. انیشتین حق این بیچاره را خورده



این یکی خیلی وطنپرسته.پرچم دستش گرفته با هدبند جمهوری اسلامی و.. اون کتاب دعا چیه زیر بغلش؟ اینکه خودش تابلوئه واسه چی این اتیکت تابلو(نوکر ملت ایران ) را رو سینه اش نصب کرده؟
آخوندم هست انگار با اون پیرهن آخوندی مخصوص زیر عبا









بچه برو دنبال درسو مشقت. تورو چه به ریاست جمهوری؟



این حاج آقا سر صبح اومده بود دنبال پنیر کوپنی واسه مغازه بقالی اش (شعیه لبنیات دریانی) دید در آنجا صف است. فکر کرد صف کره و پنیر است. بعد که به داخل رسید چون اگر ثبت نام نمیکرد وقتی که برای ایستادن در صف گذاشته بود از بین میرفت ناچار کاندید شد. سنگ مفت گنجشک مفت.رئیس جمهور بشو که نیست لااقل بخاطر این اقدام شرع پسندانه از حمایتهای بعدی این رجاله
ها برخوردار خواهد شد.




این یکی معلومه که آدم حسابی است. نگاهش کنید چه قیافه برمامگوزیدی جلوی دوربین گرفته؟ برای اثبات متمدن بودنش کراوات هم بسته. سواتش هم زیاده کلی کلاس گذاشته. نمیبینید تهران تایمز انگلیسی جیبش گذاشته؟

=========

راست میگویند که در مملکت کوران یک چشم پادشاه است. اگر این منگولها نباشند که ممکن است چند نفر آدم حسابی هم وارد لیست شوند ، آنوقت انتخاب بین آنها و امثال رفسنجانی مشکل خواهد شد.

فکرش را بکنید این عکسها در خبرگزاریهای جهانی بعنوان کاندیدهای ریاست جمهوری ایران منتشر میشوند. مخصوصا" تصویر آن مردک با زیپ بازش.البته فکر آبروی ایران و ایرانی نباشید که 25 سال است این رجاله ها آبروئی برای ایران نگذاشته اند

کور خوانده اند. ملت ایران هرگز در این خیمه شب بازی مسخره این دون صفتان شرکت نخواهد کرد.

تحریم انتخابات




type="text/javascript">postCount('<$4g32x98$>'); |


........................................................................................

Thursday, April 28, 2005

٭ لطفا" روی لوگو کلیک کنید تا ببینید چه خبر است.

تحریم انتخابات




........................................................................................

Tuesday, April 19, 2005

٭

درست سی سال از تیرباران 9 زندانی سیاسی شهره میهن ما گذشت. شهریاری ها، زندی پورها و... گم شدند در شمارگان انبوه تاریخ معاصر بی سرانجاممان، اما حک شد بر آن سنگ مزارهای مهجور قطعهء 33 "بهشت زهرا"، 9 سند، 9 یاد، 9 نام، حی و زنده، تو گویی همین امروز، ساری و جاری ...

ِياد و خاطره بي‍ژن جزني و ساير آزادگان بي توقع اين سرزمين را گرامي بداريم.بيژن را از كتاب تاريخ 30 ساله اش شناختم وتازنده ام مديون روشنگريهاي اين بزرگمرد بي ادعا هستم.

.......................

در انتخابات

كانديدهاي رياست جمهوري نااميدانه تلاش ميكنند با زدن حرفهاي خوب خوب و تكرار چندباره دروغهائي كه هربار وپيش ازهرانتخابات در اين مملكت به وفور صادر ميشود برسر مردم شيره بمالند و بهر نحو كه شده ملت را بژاي صندوقهاي راي گيري بكشانند. در پست قبلي به چند نمونه از اظهار لحيه هاي اين عروسكهاي گوش بفرمان نظام اشاره شد . اما اينبار كار سخت تر شده و ملت كه چند بار از اين سوراخ گزيده شده اند حواسشان جمع تر است. بهمين دليل آقايان قيمت را بالا برده اند و علنا" به عرضه خود وفاحشه گري ، و عرضه وعده هاي امتيازات خاص را خريد راي مردم پرداخته اند.براي نمونه به اين اعلام قيمت جناب كروبي توجه بفرمائيد:
مهدى كروبى: ماهيانه۵۰ هزار تومان براى هر ايرانى بالاي 18 سال ، شرق
ملاحظه ميفرماييد كه اين يكي به ظن خود روحيات مردم را خوب شناخته و عملي ترين و بالاترين پيشنهاد ملموس را ارائه داده است. يعني خشكه معامله ميكند و پيشاپيش قيمت را براي هرراي معين كرده است. بجاي چلوكباب مرسوم در انتخاباتهاي قبلي ، همان پول نفت معروف را ميخواهد بين مردم تقسيم كند.اما تعجبم از اين است كه چرا زير 18 سال؟ مگر ايشان قصد جذب جوانان 16 تا 18 ساله را ندارند كه براي گروه سني 16-18 قيمت تعيين نميكنند؟ با توجه به جمعيت جوان ايران و بالابودن آمار جوانان 16-18 سال اصلح است جناب كروبي در اين مورد اصلاحيه اي صادر كنند و اعلام كنند كه درصورت رئيس جمهور شدن آن 50000 تومان ماهيانه كذائي شامل اين دسته سني هم خواهد شد. البته حرف زدن كه هيچ، اگر نوشته و امصاء و مهر انگشت هم بدهند خودشان ميدانند كه در اين مملكت حرف نشخوار آدميان است و هيچ وطيفه اي متوجه گوينده نميكند.ديوار حاشا هم بلند است. مگر خميني نبود كه وعده آب و. برق و گازو..رايگان به ملت ميداد و بعد از به قدرت رسيدن علاوه بر بالا بردن نرخ وعده وعيدهاي ياد شده دستور جمع آوري نوارهاي سخنرانيش را داد وكاررا بجائي رساند كه داشتن نوار بهشت زهرا و گوش كردن به آن جرم اعلام شد؟ تازه اين يكي قضيه را زيادي جدي گرفته بود والا هر ننه قمري با IQ حدود 60 در اين مملكت (كه اكثريت مسئولين نظام در همين رده قرار دارند) ميداند كه نيازي به اين اقدامات نيست. ميشود حرف زد و عمل نكرد.انگار كه در آن محل آشنا بادي صادر شده و رفته پي كارش....
جناب كروبي فرموده اند:امام خمينى الگوى فكرى و عملى ما بوده اند اما اين كه چقدر موفق بوده ايم كه به ايشان اقتدا كنيم و شبيه بشويم .....
بايد گفت كه نه تنها ايشان بلكه تمامي كانديهاي رياست جمهوري در اين نكته بسيار هم موفق بوده اند و مطابق بالنعل مرشدشان دارند عمل ميكنند. وعده ميدهند و بعد هم بروي خودشان نخواهند آورد.
--------------------
محسن مهرعليزاده: رضازاده، دايي و عزيزي اعضاي ستاد انتخاباتي من هستند،
اين يكي از همه بيچاره تر است. علاوه براينكه براي راي گرفتن دست بدامن علايق (اجباري) ملت شده و به قصدي كودكانه و با فرض احمقانه رجل سياسي بودن رضازاده ،عزيزي و دائي قصد بهره برداري دارد اما آنقدر بدبخت است كه حتي همينها هم قبولش ندارند :
تکذيب صحبت هاي مهرعليزاده از سوي حسين رضازاده و علي دايي، دايي: من در ستاد انتخاباتى هيچ يك از نامزدها فعاليت ندارم، ايران ورزشي

من اگر به فرض محال مغز خر خورده بودم و در انتخابات شركت ميكردم حتما" به اين يكي راي ميدادم چون خيلي طفلكي است و دلم برايش شديدا" ميسوزد.
...................

البته اين روزهاي انتخابات از بعضي جهات هم بسيار سرگرم كننده و مفرح است. مخصوصا" براي مائي كه عادت نداريم از تلويزيون جمهوري اسلامي چندبار در روز سرود اي ايران را بشنويم ... يا شنيدن سخناني در خصوص مام ميهن ، ايران، وطن ، وطنپرستي و غيره بجاي اسلام و ...از دهان اشخاصي كه تا ديروز اين گونه لغات را نجس شمرده و اگر جائي چنين خبطي ميكردند بلافاصله دهانشان را آب ميكشيدند.البته الان هم بايد بروند دهانشان را آب بكشند چون شنيدن چنين سخناني از چنان دهانهاي متعفني گه خوردن زياديست و ملت نيز به اين مسئله واقفندو به آن اصرار دارند.
در اين روزها آب و هوا طوريست كه يكهو همه اصلاح طلب ميشوند. اصلاح طلب كه هيچ اصلا" خودشان را چپ ميدانند و اصرار دارند كه از سياستهاي غلط رهبري ، ، تشخيص مصلحت، خبرگان و ديگر ارگانهاي غيرپاسخگوي نظام شديدا" انتقاد كنند.
كروبي :در مورد آقاي هاشمي رفسنجاني، هر دو نفر ما خودمان را اصلا ح طلب مى دانيم بنابراين بايد بگويم كه من به نظر خودم بيشتر به چپ گرايش دارم.
جناب كروبي ِادش رفته كه رئيس تشخيص مصلحت نظام همين آقاي رفسنجانيست و ايشان از خودش هم بپرسيد تابحال علنا" به خودش اصلاح طلب اطلاق نكرده...و تازه اگر هم بكند عملكردش ربطي اصلاح طلبي تاكنون نداشته است. البته به جز ايجاد اصلاحات در جمع روشنفكران ، نويسندگان و..با پروژه قتل عام درماني كه نوئي اصلاح و حذف موهاي زائد و دردسر درست كن به حساب مي آيد.
جناب رفسنجائي مثل هميشه يكي به نعل و يكي به ميخ ميزنند و ميفرمايند:جوانان بايد فضاي باز سياسي براي اظهار نظر و دريافت پاسخ سووالات خود را داشته باشند و البته بايد مراقب باشند تا تبديل به ابزار نشود.
البته متوجه هستيد كه معيار تشخيص در شناخت ابزار شدن يا نشدن مسلما" خودشان هستند و در نتيجه واي براحوال جوانان اگر ايشان رئيس جمهور شوند!!
ضمنا" منشور ائتلاف حاميان هاشمى رفسنجاني با عنوان "ائتلاف نهم براى فرداى بهتر" نيز منتشر شد.آخ كه قيافه اين اشخاص بعد از شنيدن خبر كانديد نشدن رفسنجائي و دماغ سوختگي شديدشان ديدن دارد. چون بعيد است اين حضرت آقا با دركوني محكمي كه در جريان انتخابات مجلس از ملت خورد ديگر چنين خبطي مرتكب شود. علاوه برآن مگر هاشمي دنبال چيست كه بخواهد درانتخابات شركت كند؟ (پول؟قدرت؟)اقتصاد ايران كه در دست ايشان و آغازاده هايشان (اشتباه غ و ق لپي است. شايد هم دولپي)است.حكومت و قدرت هم كه در دست ايشان است و هر خري اين را ميداند كه تمامي بازيهاي پشت پرده و روي پرده به كارگرداني ايشان اجرا ميشود.مگر مريض است كه بيايد و به پستي پايينتر از آنچه كه دارد طمع كند؟آنهم با اين ملت زبان نفهم نمك نشناس كه قدرش را نميدانند و اصلا" به اسمش حساسيت دارند.
البته از اين انتلافها، سازمانها و گروههاي جديدي كه در هر انتخابات يكشبه متولد ميشوند و بلافاصله بعد از انتخابات يكهو همانطور ناگهاني ناپديد و تبخير ميشوند زيادند.بايد هربار منتظر انتخابات بعدي بود تا بچشم خود تبديل حالتهاي مختلف ماده را به يكديگر ملاحظه كرد، البته اگر انتخابات بعدي در كار باشد.

===========



قوه قضاییه جمهوری اسلامی حکم اعدام حجت زمانی زندانی سیاسی ۲۹ ساله را صادر کرده است و هر آن احتمال اعدام او میرود. حجت زمانی در سال ۲۰۰۳ پس از فرار از زندان اوین توسط پلیس ترکیه دستگیر و به ایران تحویل داده شد. دو برادر حجت زمانی نیز قبلا توسط دولت ایران اعدام شده اند.

حجت زمانی و شش زندانی سیاسی دیگر در ۵ بهمن ۱۳۸۳ موفق شدند با اعتصاب غذای سی و دو روزه خود توجه مجامع بین المللی را به شرایط طاقت فرسای زندانیان و تقض شدید حقوق بشر در ایران جلب کنند. اکنون کمتر از یک ماه پس از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی رژیم جمهوری اسلامی قصد اعدام حجت زمانی را دارد.

دولت ایران با ۱۵۹ اعدام اعلام شده در سال پس از چین در دنیا مقام اول را در اعدام دارد.متاسفانه دولت های غربی منافع اقتصادی را بر جان انسانها مقدم می شمارند و با مذاکره با دولت جمهوری اسلامی آنها را در نقض سیستماتیک حقوق بشر جری تر میکنند.

ما
جمعی از وبلاگ نویسان ایرانی از سازمان های حقوق بشر و از مجامع بین المللی تقاضا داریم با همه توان خود از اعدام حجت زمانی جلوگیری کنند و هر گونه مذاکره با دولت ایران را موکول به توقف اعدام ها در ایران تعهد دولت ایران به رعایت حقوق اولیه انسانی در ایران نمایند.لينك

امضا پتيشن
............



نظر شما چيست؟
|



٭ خب راست ميگويند ديگر! مجلس هفتم كه مجلس منتخب و مردمي نيست. قرار هم نيست كاري براي ملت انجام دهد.الحمدالله نه مردم قبولش دارند و نه خودش اصلا" مردم را به فلانش حساب ميكند. يك عده هستند كه بدور سفره اي جمع شده اند و هركدام لقمه اي برميدارند.حالا گيريم دولپي ...گيريم لقمه اش كمي درست تر از حد معمول باشد. چه اشكالي دارد؟ مگر اصطلاح لفمه عمله اي را نشنيده ايد؟ خب اگر دري به تخته نميخورد واين عزيزان در مملكت تحت الامر رجاله ها به سمت نمايندگي منصوب نميشدند احتمالا" نصف بيشترشان به حكم گردن ستبرشان عمله بودند.چه معني دارد كه يك خبرنگار فضول بيايد با افشاي فيش حقوقي و ميزان عيدي نمايندگان شيريني اين برداشت اندك از خوان نعمت و سفره غنيمت را به كام آنان تلخ كند؟ الحق كه ملت ناشكري هستيم.همينكه كاري انجام نميدهند خودش نعمتيست.چون اگر كاري هم انجام دهند مسلما" در جهت منافع مردم نخواهد بود.حال كه نمايندگان محترم تا اين اندازه به فكر بيت المال هستند و سعي دارند بجز آنچه خود حريصانه برداشت ميكنند حيف و ميل ديگري صورت نگيرد بياييد به ميزان دريافتي نمايندگان از تسهيلات رفاهي، تعويض موكت هاي ساختمان بهارستان، تشكيل جلسه تعاوني مسكن نمايندگان در روز شهادت مدرس ‌‏و انتشار قرارداد مربوط به ساخت قهوه خانه سنتي در ساختمان بهارستان و... غيره گير الكي ندهيم. به خدا قسم نعمتند اين نمايندگان بيمصرف.فكرش را بكنيد اگر قرار بود فعال باشند و با خلاقيت داتي شان ؟!!؟ روزي چند طرح در راه اهداف رهبر و دارو دسته اش تصويب كنند چه ميشد!

========
گشتی در خبرها:

وزير اطلاعات: تشويق مردم به عدم حضور در انتخابات براندازي نظام است..
دقیقا" درست میفرمایید. پس فکر کردید ملت برای چی انتخابات را تحریم میکنند؟ محض دلخوشکنک یا از روی بیکاری؟؟؟

احمدي نژاد: آزادي موجود در كشور در هيچ كجاي دنيا نيست
بله ، اینهم از بدیهیات است. کجای دنیا جمهوری با این شرایط وجود دارد که در این کشور گل و بلبل هست؟ اسمش جمهوری ، عملکردش دیکتاتوی و اصالتش مشروعه سلطنتی....
ضمنا"جناب احمدی نژاد، کجای دنبا قاتل دکتر سامی را شهردار میکنند؟

اولین کاندیدای زن وارد صحنه انتخابات ریاست جمهوری شد
بله از این ادا اصولها و خیمه شب بازیها در جمهوری اسلامی بسیار است، اگر رئیس جمهور شد آنوقت حساب است.

عشرت شايق: حضور هاشمي رفسنجاني را در مقام رياست جمهوري به صلاح كشور نمي دانم
آخ فربان دهنت. ملت هم همین نظر را دارند ومعتقدند حضور ایشان اصلا" و ابدا" به صلاح مردم نیست.

احمدي، وكيل دادگستري: تبليغات زودهنگام كانديداها پايبند نبودن آن‌ها به قانون را نشان مي‌دهد
ببخشید سوال میکنم، اما کدام قانون را میفرمایید؟ قانون اساسی اش را که خود خبرگان و تشخیص مصلحت قبول ندارد و تازه دارد یکی یکی موادش را تصویب میکند.آنوقت پایبند نبودن به چه را میفرمایید؟

مصطفي معين: آمده‌‏ام تا به نقض حقوق بشر پايان دهم؛ نمي‌‏شود در كشور كساني از مصونيت مطلق و‌‏ آهنين برخوردار باشند.
چه گلی ، چه پسر گلی. قربانت برود عمه جانت، ببخشید تا بحال شما کجا تشریف داشتید؟ وقت انتخابات حرفهای خوب خوب میزنید؟

معين: اجازه ردصلاحيت را به هيچ كس نمي‌دهم

ای بابا، این یکی اصلا" رب و رب حالیش نمیشود. مثل اینکه توپش خیلی پر است. عزیزجان ، قرار نیست شما اجازه بدهی یا ندهی، آقایان اراذل خودشان کارشان را خوب بلدند. خـــــوب!


قاليباف: مسدود شدن سايتها نشان از فضاي باز جامعه است .
به این میگویند کشف رابطه گوز با شقیقه آنهم به روش معکوس.در مورد مطبوعات یک توجیهی آوردید که به ضرب دگنک در مخمان رفت. اما این یکی راه ندارد . به چه استدلالی؟ خدا عالم است!!!!!
این جناب قرار است با پشتگرمی به مردمی که عقیده دارند ایران یک رضا شاه دوم میطلبد در انتخابات شرکت کنند. منتهی با همان حماقت رضاشاهی در صحنه حاضر شده اند .

محسن رضايي: اداره كشور را به جوانان باز مي‌‏گردانم.
راستی در مورد اینگونه وعده وعیدها....آن شعر معروف را شنیده اید : کو آب و برق مفتی، کی پول نفت که گفتی؟ هیچ ملتی نخورده ......
ضمنا" جناب رضائی آقا پسرتان هم که عاقبت بخیر شدند و الان پادوی معاملات جمهوری اسلامی هستند....این شیرین شدن رابطه را تبریک میگویم.

در پایان فقط میشود به آن لطیفه ملانصرالدین فکر کرد که: بعضی از مردم هیچوقت یاد نمیگیرند!!

نظر شما چیست؟

|



........................................................................................

Thursday, April 07, 2005

٭ تحريم انتخابات

تاج زاده گفت: جامعه امروز به اين نتيجه رسيده كه اگر انتخابات رياست ‌‏جمهوري را هم به اقتدارگرايان واگذار كند يعني يا بايد بپذيرد كه انتخابات بعدي ديگر انتخابات آزاد نخواهد بود يا به دنبال انقلاب و شورش ديگري برود يا يك دوره اختناق طولاني را تحمل كند يا منتظر اشغالگران خارجي مي‌‏شود، خطري كه در انتخابات مجلس هفتم جامعه را تهديد نمي‌‏كرد.
وي افزود: محافظه‌‏كاران هم امروز فهميده‌‏اند كه هر چه آرا از سبد اصلاح‌‏طلبان كاسته شود، به سبد آنها افزوده نخواهد شد و هر چه ملت به سمت نااميدي و تحريم برود، آرا به سمت خارج نظام خواهد رفت.

درست به همین دلیل که ایشان فرمودند ملت ایران ترجیح میدهند که در انتخابات شرکت نکنند و آن را تحریم کنند.
=================

هشدار جدی!
توجه داشته باشيد سایت دیگری به نام پن‌لاگ دات کام بانشانی http://penlog.com
در اینترنت ايجاد شده است که برای ورود از متقاضیان نام و رمز ورود می‌خواهد.
این سایت هیچ ارتباطی به کانون وبلاگ نویسان ایران (پن‌لاگ)ندارد. صفحات کانون وبلاگ
نویسان ایران(پن‌لاگ) هرگز از شما تقاضای رمز ورود و نام نمی‌کنند. ما از اعضای پن‌لاگ خواهش
می‌کنیم در مورد دادن اسم و رمز ورود خود به این گونه سایت‌ها هشیار باشند.

کانون وبلاگ نویسان ایران - پن‌لاگ




|


........................................................................................

Monday, April 04, 2005

٭ با تبريك سال نو
سال 1384 توسط رجاله هاي جمهوري اسلامي به نام سال التماس نامگذاري شد.
در اين سال قرار است با التماس و خواهش و از امريكا تقاضا كنند كه مسئله حقوق بشر و سلاحهاي هسته اي را مستمسك قرار ندهد و چوب لاي چرخ حكومت اسلامي نگذارد و عاجزانه درخواست كنند كه اجازه دهد مدتي ديگر بر سركار بمانند.
اما انگار زمانشان سر آمده چون هنوز اخبار مربوط به حقوق بشر ، قتل زهرا كاظمي و مسائل هسته اي در صدر خبرهاست.

نظر شما چيست؟


|


........................................................................................

Wednesday, March 16, 2005

٭ انتخابات رياست جمهوري نهم امكان منحصر به فردي براي طرح مجدد مطالبات واقعي مردم، افشاي مباني فاشيسم مذهبي، دفاع از حقوق شهروندي، عادلانه شدن توزيع قدرت و ارتقاي موقعيت بين‌المللي ايران و ... فراهم كرده است .
اینهم از جناب تاج زاده که به نجات نظام برخواسته اند. با استفاده ابزاری ایشان از لغت فاشیسم مذهبی انتظار فحش خواهر و مادر(با عرض پوزش از فمینیستهای عزیزو گرامي) نسبت به رهبر معظم را هم برای بقای نظام باید داشته باشیم.باور نمیکنید؟ پرده بعدی در راه است.
همه چیز و همه کس در راه بقای نظام.خامنه ای که عددی نیست!
=======
راستی ، چهارشنبه سوری مبارک ، !
|


........................................................................................

Tuesday, March 15, 2005

٭ اتهام ارتداد به مجتبی سمیعی نژاد (مدیار)





آقای سیف زاده وکیل مدیار (مجتبی سمیعی نژاد) در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا گفته است که مدیار را به ارتداد متهم کرده اند. همگی حکم چنین اتهامی را می دانیم پس منتظر چه هستیم؟ می خواهیم اجازه بدهیم که رژیم قتل عام های سالهای 60 را دوباره شروع کنید؟
این مساله شوخی بردارد نیست اینکه آقایان می نشینند در کانادا و حکم صادر می کنند باید بدانند که ما همه را در این مساله مسئول می دانیم. این یک وظیفه انسانی است بازی و شوخی بردارد نیست حکم ارتداد برای چی برای نوشته های یک جوان پر شور که چیزی بجز آزادی و سربلندی ملتش را نمی خواهد؟؟

وجدان خود را قاضی کنید آیا اگر حکومت آخوندی موفق شد در برابر سکوت ما دست به چنین عمل زشتی بزند دیگر قادر خواهیم بود در مقابل آیینه خود را نگاه کنیم.
این یک مساله شخصی نیست که عده ای مدیار را پسرخاله من یا ما بخوانند و شانه خود را از زیر بار چنین مسئولیتی خالی کنند.

من دست التماس به طرف همگی دراز می کنم و همزمان به همه هشدار می دهم این شتری است که جلو خانه همه ما خواهد خوابید دیر یا زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد پس بیایید متحد و یک پارچه دست در دست هم این دد منشی رژیم را پاسخ بدهیم.
نقل از وبلاگ حسن آقا


........................................................................................

Sunday, March 13, 2005

٭ آزادي وبلاگ نويس ايراني از بازداشتگاه اداره پليس سوئد بعد از گذشت دو ماه
عليرضا طاهرپور مدير وبلاگ uresh4azadi.tk و عضو کانون وبلاگ نويسان از بازداشتگاه اداره پليس سوئد ازاد شد. وی طی تماسی از انعکاس دستگيری وی توسط پليس سوئد در پيک ايران تشکر کرد و آنرا در آزادی خود موثر خواند. وی اضافه نمود که در واقع دولت سوئد با توافقي که با رژيم ايران کرده بود قصد تحويل او همسرش را را داشت.
ما از آزادی عليرضا طاهرپور خرسنديم و اميدواريم ديگر هموطنان پناهجو نيز از آزادی حق انتخاب محل زندگی برخوردار شوند.
لينك
با تشكر از تلاشهاي كانون وبلاگنويسان ايران
|


........................................................................................

Saturday, March 12, 2005

٭



بیانیه جمعی از وبلاگ نویسان در دفاع از زندانیان زندان رجایی شهر
هموطنان گرامی- مردم آزاده دنیا- سازمانهای حقوق بشر هفت تن از زندانیان سیاسی ایران : بینا داراب زند، ارژنگ داوودی، حجت زمانی، مهرداد لهراسبی، فرزاد حمیدی و جعفر اقدامی و ولی الله فیض مهدوی از تاریخ پنجم بهمن 1383 برابر با بیست و چهارم ژانویه سال 2005 میلادی به اعتصاب غذادست زده بودند. خواسته های آنان تفکیک زندانیان سیاسی از زندانیان جنائی ، رعایت حقوق بشر در ایران و بازدید سازمانها و نهادهای حقوق بشری از زندان رجائی شهر( گوهر دشت کرج ) بود.


پس از سی و دو روز اعتصاب غذا بااصرار سازمان های حقوق بشر این هفت نفر به اعتصاب غذای خود پایان دادند. طبق اخبار رسیده مسئولین قوه قضاییه و زندان نه تنها توجهی به تقاضاهای زندانیان نکرده اند بلکه به تازگی دو زندانی سیاسی دیگر امیر ساران و نصرالله بیات را نیز به همین زندان انتقال داده اند. در ضمن فرزاد حمیدی در اعتراض به بدرفتاری در بهداری زندان به اعتصاب غذای خود ادامه داده است و به طور جدی در خطر مرگ قرار دارد.


در زندان رجایی شهر زندانیان خطرناک نگهداری میشوند و در درگیریهای هفته گذشته بین آنان یک نفر زخمی شده است. در 8ماه گذشته 3 نفر در این زندان در حین دعوا کشته شده اند.


ما ضمن حمایت از خواسته های اعتصاب کنندگان نگرانی خود را از وضعیت جسمانی و امنیت جانی آنان اعلام می داریم. ما از سازمانهای حقوق بشر می خواهیم که هر چه زودتر هیئتی را برای ملاقات و بررسی وضع جسمانی این هفت نفر به زندان گوهر دشت کرج اعزام کنند و از دولت ایران آزادی بی قید و شرط آنان و همه زندانیان سیاسی در ایران را خواستار شوند. در سایه مذاکرات ایران و اروپا نقض شدید حقوق بشر در ایران نادیده گرفته میشود. ما از همه مقامات اروپایی درخواست میکنیم که در مذاکره با دولت ایران حقوق بشر را فدا نکنند و آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی را در راس شرایط خود قرار دهند.
link

جمعی از وبلاگ نویسان ایرانی
|


٭



بیانیه جمعی از وبلاگ نویسان در دفاع از زندانیان زندان رجایی شهر
هموطنان گرامی- مردم آزاده دنیا- سازمانهای حقوق بشر هفت تن از زندانیان سیاسی ایران : بینا داراب زند، ارژنگ داوودی، حجت زمانی، مهرداد لهراسبی، فرزاد حمیدی و جعفر اقدامی و ولی الله فیض مهدوی از تاریخ پنجم بهمن 1383 برابر با بیست و چهارم ژانویه سال 2005 میلادی به اعتصاب غذادست زده بودند. خواسته های آنان تفکیک زندانیان سیاسی از زندانیان جنائی ، رعایت حقوق بشر در ایران و بازدید سازمانها و نهادهای حقوق بشری از زندان رجائی شهر( گوهر دشت کرج ) بود.


پس از سی و دو روز اعتصاب غذا بااصرار سازمان های حقوق بشر این هفت نفر به اعتصاب غذای خود پایان دادند. طبق اخبار رسیده مسئولین قوه قضاییه و زندان نه تنها توجهی به تقاضاهای زندانیان نکرده اند بلکه به تازگی دو زندانی سیاسی دیگر امیر ساران و نصرالله بیات را نیز به همین زندان انتقال داده اند. در ضمن فرزاد حمیدی در اعتراض به بدرفتاری در بهداری زندان به اعتصاب غذای خود ادامه داده است و به طور جدی در خطر مرگ قرار دارد.


در زندان رجایی شهر زندانیان خطرناک نگهداری میشوند و در درگیریهای هفته گذشته بین آنان یک نفر زخمی شده است. در 8ماه گذشته 3 نفر در این زندان در حین دعوا کشته شده اند.


ما ضمن حمایت از خواسته های اعتصاب کنندگان نگرانی خود را از وضعیت جسمانی و امنیت جانی آنان اعلام می داریم. ما از سازمانهای حقوق بشر می خواهیم که هر چه زودتر هیئتی را برای ملاقات و بررسی وضع جسمانی این هفت نفر به زندان گوهر دشت کرج اعزام کنند و از دولت ایران آزادی بی قید و شرط آنان و همه زندانیان سیاسی در ایران را خواستار شوند. در سایه مذاکرات ایران و اروپا نقض شدید حقوق بشر در ایران نادیده گرفته میشود. ما از همه مقامات اروپایی درخواست میکنیم که در مذاکره با دولت ایران حقوق بشر را فدا نکنند و آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی را در راس شرایط خود قرار دهند.


جمعی از وبلاگ نویسان ایرانی
|


٭



بیانیه جمعی از وبلاگ نویسان در دفاع از زندانیان زندان رجایی شهر
هموطنان گرامی- مردم آزاده دنیا- سازمانهای حقوق بشر هفت تن از زندانیان سیاسی ایران : بینا داراب زند، ارژنگ داوودی، حجت زمانی، مهرداد لهراسبی، فرزاد حمیدی و جعفر اقدامی و ولی الله فیض مهدوی از تاریخ پنجم بهمن 1383 برابر با بیست و چهارم ژانویه سال 2005 میلادی به اعتصاب غذادست زده بودند. خواسته های آنان تفکیک زندانیان سیاسی از زندانیان جنائی ، رعایت حقوق بشر در ایران و بازدید سازمانها و نهادهای حقوق بشری از زندان رجائی شهر( گوهر دشت کرج ) بود.


پس از سی و دو روز اعتصاب غذا بااصرار سازمان های حقوق بشر این هفت نفر به اعتصاب غذای خود پایان دادند. طبق اخبار رسیده مسئولین قوه قضاییه و زندان نه تنها توجهی به تقاضاهای زندانیان نکرده اند بلکه به تازگی دو زندانی سیاسی دیگر امیر ساران و نصرالله بیات را نیز به همین زندان انتقال داده اند. در ضمن فرزاد حمیدی در اعتراض به بدرفتاری در بهداری زندان به اعتصاب غذای خود ادامه داده است و به طور جدی در خطر مرگ قرار دارد.


در زندان رجایی شهر زندانیان خطرناک نگهداری میشوند و در درگیریهای هفته گذشته بین آنان یک نفر زخمی شده است. در 8ماه گذشته 3 نفر در این زندان در حین دعوا کشته شده اند.


ما ضمن حمایت از خواسته های اعتصاب کنندگان نگرانی خود را از وضعیت جسمانی و امنیت جانی آنان اعلام می داریم. ما از سازمانهای حقوق بشر می خواهیم که هر چه زودتر هیئتی را برای ملاقات و بررسی وضع جسمانی این هفت نفر به زندان گوهر دشت کرج اعزام کنند و از دولت ایران آزادی بی قید و شرط آنان و همه زندانیان سیاسی در ایران را خواستار شوند. در سایه مذاکرات ایران و اروپا نقض شدید حقوق بشر در ایران نادیده گرفته میشود. ما از همه مقامات اروپایی درخواست میکنیم که در مذاکره با دولت ایران حقوق بشر را فدا نکنند و آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی را در راس شرایط خود قرار دهند.


جمعی از وبلاگ نویسان ایرانی
|


........................................................................................

Friday, January 28, 2005

٭ تبريک به همه دوستان و وبلاگنويساني که با ايجاد و امضا پتيشن ،نوشتن در وبلاگها و سايتهای اينترنتي ، نصب لوگو و....در اين راه به افسانه نوروزی ياری رساندند:
...............................
افسانه نوروزى آزادشد
بر اساس گزارشها از ايران افسانه نوروزی، زنی که به اتهام قتل، محکوم به اعدام شده بود، با "پرداخت ديه به اوليای دم" آزاد شده است.
خانم نوروزی، سی و سه ساله و مادر سه فرزند، در پانزدهم تيرماه ۱۳۷۶، رييس حفاظت اطلاعات نيروی انتظامی جزيره کيش را به قتل رساند.

خانم نوروزی در دفاعيات خود مدعی بود که مقتول، که در جزيره کيش ميزبان خانواده آنها بوده، در غياب همسرش، قصد تجاوز به وی را داشته است.

قوانين ايران فردی را که برای دفاع از جان يا ناموس خود ناچار به ارتکاب به قتل شود مستوجب مجازات نمی داند، و برخی دليل طولانی شدن پرونده خانم نوروزی را بدان علت عنوان می کنند که مراجع قضايی حاضر نشده اند بپذيرند که افسانه نوروزی برای دفاع از خود در برابر تجاوز دست به قتل زده و اين بخاطر اعمال نفوذ در پرونده اوست که به دليل موقعيت شغلی مقتول انجام گرفته است.

رای اوليه، که توسط دادگاهی در جزيره تفريحی کيش صادر شده بود و افسانه نوروزی را به مرگ محکوم می کرد، باعث اعتراض گسترده فعالان حقوق بشر و گروهی از نمايندگان مجلس شورای اسلامی ايران شد.

در اواخر ژوييه سال 2004 ميلادی، ديوان عالی ايران حکم اعدام خانم نوروزی را لغو کرد.


لينک خبر

|



........................................................................................

Friday, December 31, 2004

٭



پتيشن زير توسط گروهي از وبلاگ نويسان آزاده اين سرزمين تهيه شده است. خواهش ميکنم با امضای پتيشن در اين حرکت گروهي شرکت نماييد:

بنام نامی آزادی

اعضای محترم پارلمان اروپا،

ساختار دمکراتیک هر کشوری متشکل از مجلس و نمایندگانی است که توسط ملت و در محیطی آزاد انتخاب شده باشند. دولتهائی منتخب اینچنین قادرند قوانینی مشروع و مطابق با قوائد بین المللی وضع کرده و تصمیمات سیاسی بگیرند.
متأسفانه برخی از این دول تنها تظاهر به دمکرات بودن دارند و در عمل دولتهایی توتالیتر و دیکتاتور منش میباشند. اینان نمایندگان واقعی ملت هایشان نبوده و با سوء استفاده از قوای مقننه پیشبرد مقاصد خویش را دنبال میکنند. این وضعیت در کشورهای در حال توسعه و بخصوص خاورمیانه مشهود میباشد.

در طی تاریخ ایرانیان از چنین اوضاعی رنج برده اند. بعنوان مثال انتخابات فوریه ۲۰۰۴ نشان میدهد که مقامات حکومتی تنها توهم یک دمکراسی را خلق کرده اند. به جای انتخابات آزاد، شورای نگهبان، که خود مؤثر از گروههای سخت گیر مذهبی حاکم میباشد، پروسه نمایندگان منتخب از قبل را اجرا کرد. این یک پروسه کاملا" غیر دمکراتیک برای بقای موجودیت حکومتی مذهبی و مردود شده توسط اکثریت مردم ایران است.

مردم ایران دیر زمانی است زیر فشار اختناق رژیم حاکم بوده و حال در نهایت نا امیدی به دنبال حمایت جهانی هستند. آنان هیچ وسیله نقلیه و مکانیزمی برای ایجاد تغییر در داخل ایران ندارند. خسته از این جستجوی بی ثمر، مردم ایران تحت سلطه سیستمی هستند که تقریبا" تمامی آزادی های فردی و اجتماعی آنان را ربوده است.

علی رغم ماهیت دیکتاتوری سردمداران مذهبی در ایران، به نظر می آید که دول دیگر دنیا با مستحکم تر کردن روابط اقتصادی خود با این حکومت، آنرا به عنوان یک مجمع سیاسی معتبر شناخته اند.

ما از شما نمایندگان پارلمان اروپا درخواست میکنیم تا از روح آزادی و دمکراسی در ایران حمایت کرده و در مقابل حکومت غیر دمکراتیک جمهوری اسلامی موضعی شفاف اتخاذ کنید. آنان لیاقت حقانیت و شناختی جهانی را ندارند. کمک کنید تا فریاد شصت میلیون ایرانی برای دمکراسی، آزادی فردی و پایانی بر بیداد مذهبی شنیده بشود.

امضا پتیشن




|


........................................................................................

Tuesday, December 28, 2004

٭ همین الان به کله‌ام رسید: چه می‌شود اگر ناصر زرافشان از داخل زندان وبلاگ بنوییسد؟ مثلا تلفن بزند و متنش را هر دفعه بخواند و یکی آن را برایش وارد کند؟ یا روی کاغذ بنویسد و بدهد بیرون؟
آقاجان کله ات را بپوشان ، يکوقت ندزدنت؟؟؟عجب فکر مشعشعي!!!!؟؟!!!
نکند فکر کرده ای زندان ناصر زرافشان هم مثل آن يکي عزيز کرده مختلس ، رفيق دوست است و در زندان به کامپيوتر و اينترنت دسترسي دارد و احتمالا" به عنوان مامور خريد زندان ماموريت آلمان هم ميرود؟
يا فکر کردي توی آن 2 دقيقه وقتي که ماهي يکبار بهش ميدهند تا تلفني با زن و بچه اش صحبت کند ميتواند دور تند مطالب وبلاگش را تلفني پست کند؟؟!!؟؟
عزيز جان زياد وقتي نيست که ازين مملکت دور شده ای ولي انگارکلا" همه چي از کله ات پريده و نميداني درزندانهای جمهوری اسلامي چه ميگذرد؟؟!!
گيريم به هر وسيله ای توانست مطالبش را به بيرون از زندان بفرستد.مگر مغز خر خورده که بهانه بدست بازجويان بدهد و هر روز بخاطر مطالب وبلاگش پرونده اش را سنگين تر کندآنهم وقتي که هنوز تکليف پرونده های قبلي مشخص نيست؟
منهم که شام زياد ميخورم ازينجور مهملات زياد به فکرم ميرسد اما آنقدر نيست که بيايم به عنوان تراوشات ذهنيم بخورد ملت بدهم.!

=================
انتخابات کانون وبلاگنويسان فراموش نشود:
لينک 1
لينک 2

نظر شما چيست؟
|



........................................................................................

Tuesday, December 21, 2004

٭ دخترک شيطان چند روزيست که نمينويسد.در وبلاگش هم اعلامکرده که شايد روزی ديگر، در جائي ديگر ...بنويسد. اميدواريم که باز هم بنويسد.ميگويد:
من البته به قانون گرايي ايمان کامل دارم. من از ته دلي معتقدم که همين ما وبلاگ نويسها و روزنامه نويسها اينقدر چرت و پرت نوشتيم به آقايون راس کار، نازکتر از گل گفتيم که ناچار شدن تمام وقتشون رو بذارن براي دستگيري ما اونوقت از کنار گوشمون محمد بسيجه در اومده که بيست و نه بچه رو کشته.
من ميخوام ديگه ننويسم. بيشتر به اين دليل که ميخوام شبها راحت بخوابم. اگه بهمن ماه از ايران رفتم از تو کشور جديدي که خواهم رفت دوباره خواهم نوشت اگر هم نتونستم اين بهمن ماه برم بالاخره يه روز يه بهمن ماهي ميرسه که من از ايران خارج شم. اونوقت با خيال راحت هرچي ميخوام مينويسم.
خواهرانه به همه وبلاگ نويسهايي که اسم وبلاگشون فيلتر شده توصيه ميکنم يا خودشون تعطيل کنن يا اصلا اگه موافقين همه با هم بريم خودمون رو معرفي کنيم ببينم اونوقت نيروي انتظامي وقتش رو ميذاره قاتلها رو بگيره؟
اين حرف رو هم اگه نزنم ميترکم. برين اين عکس رو نگاه کنين. آقاي بسيجه با پيراهن نو و اتو کشيده رفته تو دادگاه. يادتون مياد اکبر گنجي رو يه فصل کتک زدن که براي حضور در دادگاه بايد لباس زندان بپوشي و ايشون زير بار نميرفت و آخرش هم با لباس زندان بردنش تو دادگاه؟
خودتون فکر نميکنين اکبر گنجي خيلي خطرناکتر از بسيجه است؟
==================
کانون وبلاگنويسان ايران ميرود تا با اولين انتخابات خود بصورت اصولي شکل بگيرد. پيگير خبرهای کانون از وبلاگ اصلي کانون و وبلاگ اعضا باشيد.

|






........................................................................................

Home